من مینویسم بغل ... که تو بیاییی با دستان باز به سمتم ...
من مینویسم بقل ... که تو بیایی بنشینی کنار دستم ... - یه جورایی قافیه بازی شد :/ -
دستان باز هم حالا دیگه لازم نیست ... باید گوش هایت را یا شانه ات را برایم گرم کنی :)
هیچ وقت یک بغلی را با یک عالمه آغوش باز تنها نگذارید !
این یک هشدار است ... قطعا خودکشی میکند ! چون اولش معتاد و مصرف کننده ی هر روزه ی بغلِ شما میشود .
ولی اول سر صحبتم با آن کسانیست که معنای این بغل ها را نمیدانند !
من وقتی میایم یکهو شما را بغل میکنم یعنی آن گاه به فرض دلتنگم ... یا کمبودی دارم ...
کاملا به این معنی نیست که اون کمبود به شما برگردد ! بیخودی هوایی نشوید ! انقدر حرف هم نزنید :/
اگر شخص بغل کننده ، به سمت آغوش شما دوباره پناه آورد دو حالت دارد :
یا واقعا اون احساس کمبود " به شما " بر میگردد
( چون در بالا اشاره کردیم به صورت کامل ممکن است به شما مربوط نباشد )
یا واقعا اون احساس کمبود " با شما " رفع میشود !
:)
آره عزیزم !
دیگه راهِ تشخیص این دو حالت رو نمیگم چون که به صورتِ واضحی خودمو لو میدم :-"